English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delivery to the home U تحویل در خانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover U تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
impact shipment U کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
deliveries U تحویل
delivery U تحویل
landing, storage, delivery U تحویل
prehension U تحویل
solstice U تحویل
devolvement U تحویل
liveries U تحویل
process U تحویل
free U تحویل
freed U تحویل
freeing U تحویل
frees U تحویل
livery U تحویل
processes U تحویل
bailment U تحویل
utilization U تحویل
transter U تحویل
delivering U تحویل دادن
delivering U تحویل تسلیم
forward delivery U تحویل به وعده
delivery order U حواله تحویل
exs U تحویل از کشتی
exq U تحویل در بارانداز
LSD U نگهداری تحویل
ex mill U تحویل در کارخانه
ex factory U تحویل در کارخانه
takeover U تحویل گیری
demand satisfaction U تحویل درخواستها
delivery valve U سوپاپ تحویل
takeovers U تحویل گیری
delivery terms U نحوه تحویل
delivery terms U شرایط تحویل
delivery table U میز تحویل
delivery speed U سرعت تحویل
delivery side U سمت تحویل
renditions U پرداخت تحویل
deliver U تحویل دادن
delivers U تحویل دادن
delivery free U تحویل رایگان
delivery date U تاریخ تحویل
transfers U واگذاری تحویل
delivered U تحویل شده
deliverer U تحویل دهنده
deliverable state U در حالت تحویل
acceptance tests آزمایشهای تحویل
catcher's side U سوی تحویل
bailee U تحویل گیرنده
cargo delivery U تحویل بار
transferring U واگذاری تحویل
delivery note U حواله تحویل
transfer U واگذاری تحویل
surrender U تحویل دادن
delivered at frontier U تحویل در مرز
rendition U پرداخت تحویل
surrendered U تحویل دادن
surrenders U تحویل دادن
delivery notice U اعلامیه تحویل
fob U تحویل کشتی
recorded delivery U تحویل سفارشی
deliverable U قابل تحویل
bailment U تحویل جنس
forward delivery U تحویل دراینده
smooth delivery U تحویل بی اشکال
supply U تحویل ذخیره
supplying U تحویل دادن
transferee U تحویل گیرنده
to take over U تحویل گرفتن
to hand over U تحویل دادن
to deliver over U تحویل دادن
theft, pilferage, non delivery U عدم تحویل
supplying U تحویل ذخیره
terminal price U قیمت تحویل
take over U تحویل گرفتن
take delivery of U تحویل گرفتن
shortchange U کم تحویل دادن
prompt delivery U تحویل فوری
supply U تحویل دادن
supplied U تحویل ذخیره
forwarded <adj.> <past-p.> U تحویل شده
delivered <adj.> <past-p.> U تحویل شده
committed <adj.> <past-p.> U تحویل شده
supplied U تحویل دادن
polytropic U تحویل برزخ
pick up and delivery U بارگیری و تحویل
render U تحویل دادن
rendered U تحویل دادن
renders U تحویل دادن
free on quay U تحویل دراسکله
cash dispenser U تحویل دارخودکار
free docks U تحویل در بارانداز
irreducibility U تحویل ناپذیری
cash dispensers U تحویل دارخودکار
period of delivery U دوره تحویل
hand over U تحویل دادن
consigned <adj.> <past-p.> U تحویل شده
transference U تحویل حواله
procured U تهیه و تحویل اماد
procure U تهیه و تحویل اماد
procures U تهیه و تحویل اماد
ex quay U تحویل در بارانداز مقصد
ex quay U تحویل در بندر مقصد
ex ship U تحویل در کنار کشتی
free on rail U تحویل در راه اهن
delivery car U واگن تحویل دهنده
exw U تحویل در محل تولید
franco alongside ship U تحویل کنار کشتی
ex warehouse U تحویل در انبار فروشنده
for U تحویل روی قطار
reduction U تحویل استحاله کاهش
reductions U تحویل استحاله کاهش
ex warehouse U تحویل در کنار انبار
procuring U تهیه و تحویل اماد
cash on delivery U پرداخت هنگام تحویل
give in charge U تحویل پلیس دادن
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
spot goods U کالاهای اماده تحویل
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
delivery order U دستور تحویل کالا
named place of delivery at frontier U تحویل در مرز مشخص
fot U تحویل روی کامیون
goods inwards sheet U برگ تحویل کالا
turn over to the police U تحویل پلیس دادن
To take delivery of something. U چیزی را تحویل گرفتن
When do you take delivery of yourcar ? U اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
destination port U بندر تحویل کالا
goods intake U کالاهای درحال تحویل
redeliver U دوباره تحویل دادن
receipts U بزهکاران را تحویل گرفتن
delivery U قبض و اقباض تحویل
receipt U بزهکاران را تحویل گرفتن
procurement U تهیه و تحویل اماد
delivery U تحویل کالا دادن
deliveries U قبض و اقباض تحویل
deliveries U تحویل کالا دادن
give a person in charge U کسی را تحویل پلیس دادن
lift [of a pump] U مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
freight forwarder U مقام تحویل دهنده کالا
become U مناسب بودن تحویل یافتن
becomes U مناسب بودن تحویل یافتن
free on truck U تحویل کالا روی کامیون
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
discharge rate [of a pump] U مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
supplying U تحویل دادن تغذیه کردن
delivery [of a pump] U مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] U مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
bond U به انبار گمرک تحویل دادن
tpnd U دله دزدی وعدم تحویل
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
turn in U تحویل دادن جنس به انبار
free on rail U تحویل کالا روی قطار
supplied U تحویل دادن تغذیه کردن
daf U frontier at delivered تحویل مرز
delivered duty paid U تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
to drop something off [at someone's] U چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
to get something to somebody U تحویل دادن چیزی به کسی
to be available for delivery at short notice U بلافاصله قابل تحویل بودن
received for shipment U تحویل شده برای حمل
demand satisfaction U تحویل اماد مورد نیاز
p&d U delivery and up pick بارگیری و تحویل
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
document against payment U تحویل اسناد در ازای پرداخت
supply U تحویل دادن تغذیه کردن
free carrier U تحویل به حمل کننده کالا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com